2798 بازديد
ثريا اسفندياري دومين همسر محمدرضا پهلوي شاه ايران،بود كه نزديك به هفت سال
در دربار ايران دوام آورد. او پس از فوزيه و پيش از فرح در ايران عنوان ملكه را به خود
اختصاص داده بود. ثريا اسفندياري بختياري در اول تير 1311 در بيمارستان ميسيونرهاي
انگليسي در اصفهان متولد شد. پدرش خليل فرزند اسفنديار، سردار اسعد بختياري بود.
خليل، زماني كه در آلمان رشته حقوق و اقتصاد سياسي ميخواند با اوا كارل (Eva Karl)
ازدواج كرد، اوا، خود متولد سن پترزبورگ، پايتخت دولت روسيه تزاري بود و پيش از شروع
جنگ اول جهاني به همراه خانوادهاش به آلمان بازگشته بود. خليل پس از پايان تحصيلاتش
به همراه اوا به ايران آمد و شش سال از ازدواج آن دو ميگذشت كه ثريا به دنيا آمد.
وضعيت نامطلوب بهداشتي در ايران و شيوع بيماريهاي پوستي و آبله، اوا را بر آن
داشت تا كودك ده ماههاش را براي دوري از خطر بيماري به برلين ببرد. اما چهار سال
بعد دوباره به اصفهان بازگشتند. خليل اكنون معاون هنرستاني در اصفهان بود. ثريا
ابتدا در مدرسه مادام الي منتال (Mme Elli Mental) همراه گروهي از كودكان آلماني
درس ميخواند. او دوران تحصيلات ابتدايي خود را در مدرسه بهشت آيين اصفهان
سپري كرد و تا كلاس چهارم متوسطه در اين شهر بود. سپس در فروردين 1325،
خانواده بختياري به سوئيس مهاجرت كردند و در شهر زوريخ ساكن شدند. ثريا ابتدا
به مدرسه شبانهروزي دخترانه مونترو (Montreux) رفت و يك سال بعد به لاروزه
(La Rosee) در لوزان منتقل شد و در 1329 براي ادامه تحصيلات به لندن رفت. پس
از طلاق فوزيه ـ نخستين همسر محمدرضا پهلوي كه خواهر ملك فاروق پادشاه مصر بود
ـ در مهر 1327، شاه ايران درصدد يافتن همسر تازهاي براي خود بود اما او از ميان دهها
دختري كه برايش در نظر گرفته بودند، هيچ يك را نميپسنديد. تا اينكه حضور ثريا در اروپا و
اوصافي كه از او بر ميشمردند، محمدرضا را بر آن داشت تا خواهرش شمس را براي ديدار
ثريا به لندن بفرستد. شمس او را پسنديد و ترتيب ملاقات او با برادرش را در پاريس داد.
محمدرضا نيز با ديدن ثريا، موافقت خود را براي ازدواج با او اعلام كرد. از آن پس موضوع ازدواج
دوم محمدرضا، در ايران بر سر زبانها افتاد. ثريا به تهران آمد و در مجلسي خصوصي رسمآً از
او خواستگاري شد. در 19 مهر 1329 دربار ايران در اعلاميهاي خبر نامزدي محمدرضا پهلوي
با ثريا اسفندياري بختياري را به اطلاع مردم ايران رساند و در 23 بهمن همان سال مراسم
عقد آن دو در كاخ مرمر تهران برگزار شد و ثريا با مهريهاي شامل يك جلد كلامالله مجيد، يك
عدد نيمتاج برليان، يك گلوبند(گردنبند) برليان و پنج ميليون ريال وجه نقد رايج كشور به عقد
محمدرضا پهلوي درآمد و از آن هنگام به عنوان ملكه ايران شناخته شد. ورود ثريا به دربار پادشاه
ايران با حوادث متعددي همراه بود. در آن سال، نفت ايران ملي شد و با روي كار آمدن دولت محمد
مصدق به عنوان نخستوزير، ايران دستخوش تحولات شگرفي شد. ثريا كه روحيهاي دور از سياست
داشت و به امور اجتماعي علاقه زيادي نشان ميداد با تأسيس جمعيت خيريه ثريا پهلوي خود را از
امور سياسي كنار كشيد. او همواره در ناملايمات از شاه ميخواست كه سلطنت را رها كرده و در
گوشهاي از اروپا به كشاورزي بپردازند. ثريا به محمدرضا گفته بود كه او را به عنوان يك شوهر
ميخواهد نه يك پادشاه. در مرداد ماه 1332 كه موضوع بركناري مصدق مطرح شده بود و كشورهاي
حامي شاه قصد كودتايي عليه مصدق داشتند، ثريا نيز به همراه شاه از رامسر به عراق و از آنجا به
رم گريخت و پس از كودتاي امريكايي ـ انگليسي 28 مرداد، چندي پس از محمدرضا به ايران بازگشت.
يك سال بعد در 1333 ش، عليرضا برادر تني محمدرضا بر اثر سانحه هوايي جان باخت. از او تا پيش از
اين به عنوان جانشين محمدرضا نام برده ميشد. با مرگ عليرضا، شاه به طور جدي در فكر جانشيني
براي خود افتاد. ثريا تا آن زمان نتوانسته بود فرزندي به دنيا آورد. از آن پس موضوع درمان ثريا مطرح شد.
چه زنان دربار ايران به ويژه اشرف، خواهر دوقلوي شاه، بيش از همه برادرش را براي بچهدار شدن
تحت فشار گذاشته و با تحريكات خود، ملكه ايران را در رنج انداخته بود. اين در حالي بود كه ثريا
توانسته بود از قدرت و نفوذ خاندان پهلوي بر همسرش بكاهد. درمان آنان با استفاده از پزشكان
متخصص خارجي آغاز شد و حتي يك بار در 1955 م / 1334 ش شاه و ثريا در سفري غير رسمي
به امريكا، در مركز پزشكي پرسپتاريان (Prespetararian) تحت انواع آزمايشهاي پزشكي قرار گرفتند.
اما پزشكان به آنان توصيه كردند كه بايد صبر كنند. در سال 1336ش، شاه اميد خود را به بچهدار
شدن همسرش از دست داد. از اين رو در دي ماه 1336 ثريا به سن موريس سوئيس رفت و در 23
اسفند همان سال خبر طلاق آن دو منتشر شد. شاه در نطقي راديويي به همين مناسبت اعلام كرد
كه تصميم گرفته است مصالح مملكتي را بر علايق شخصي خود مقدم بدارد. در طلاقنامهاي كه در
آلمان توسط دكتر محمدعلي هدايتي وزير دادگستري و سرلشكر نعمتالله نصيري فرمانده گارد سلطنتي
ايران به ثريا تسليم شد، شرايط زيادي قيد شده بود از جمله حقوق ماهيانه سيصد هزار ريال و عنوان
والاحضرت و حق استفاده از گذرنامه سياسي. از آن پس، ثريا در اروپا زندگي خود را در سرگرداني آغاز كرد.
او از اين كشور به آن كشور ميرفت و همواره سوژهاي مطرح نزد خبرنگاران مطبوعات اروپايي بود. ثريا
مدتي به هنرپيشگي در سينما روي آورد و در دو فيلم سينمايي از جمله فيلم «سه چهره يك زن»
ساخته بولونيني نيز بازي كرد اما از آنجا كه نتوانسته بود در اين راه موفقيتي كسب كند، از اين كار
كناره گرفت. او چند بار قصد ازدواج با هنرپيشگان معروف اروپايي و امريكايي داشت كه هر بار بينتيجه
ميماند. او مدتي نيز به همسري فرانكو ايندو وينا كارگردان ايتاليايي درآمد كه زندگي مشترك آنان با
مرگ فرانكو بر اثر سانحه هوايي، خاتمه يافت. در خاطرات اسدالله علم وزير دربار محمدرضا آمده است
كه ثريا در سال 1354 ش. در نامهاي از شاه خواسته بود كه آپارتماني در پاريس برايش خريداري كند
و شاه نيز با اين خواسته او موافقت كرده بود. يك سال بعد نيز در آبان 1355 تقاضاي مستمري ماهيانه
به مبلغ شش تا هفت هزار دلار كرده بود كه اين بار شاه از او به خشم آمده بود. شاه اگر چه اندكي
پس از طلاق ثريا، با فرح ديبا در آذر 1338 ازدواج كرد، اما همچنان به ثريا علاقه نشان ميداد .
حتي گفته شده است در زماني كه محمدرضا پهلوي پس از فرار از ايران روزهاي آخر عمر خود
را در سال 1359ش. در قاهره سپري ميكرد، ثريا نامهاي محرمانه براي او فرستاده بود كه از
محتواي آن اطلاعي در درست نيست. با اين حال، ثريا اسفندياري، پس از ترك ايران در هرگز
به كشور بازنگشت و سرانجام در سوم آبان 1380 جسد او توسط يكي از نزديكانش در
آپارتمانش در پاريس به دست آمد. به نقل از: دايرۀالمعارف انقلاب اسلامي